English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2303 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
shelling U پوکه فشنگ
shells U پوکه فشنگ
shell U پوکه فشنگ
cartridge case U پوکه فشنگ
mandrel U قالب پوکه فشنگ
distance wadding U بوش داخل پوکه فشنگ
cartridge shell U بدنه پوکه
shell off U گلوله باران کردن
slugs U گلوله باران کردن
slug U گلوله باران کردن
cannonade U گلوله باران کردن
slugged U گلوله باران کردن
crimping U نشاندن گلوله روی پوکه
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombards U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombard U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding U بمباران کردن گلوله باران کردن
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
bullet گلوله فشنگ
bullets U گلوله فشنگ
wildcat U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
wildcats U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
bombardment U گلوله باران
bombards U گلوله باران
bombarding U گلوله باران
bombard U گلوله باران
bombarded U گلوله باران
bombardments U گلوله باران
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
peels U پوست کندن کندن
slipe U پوست کندن از
peel to O پوست کندن
peel U پوست کندن
flense U پوست کندن
flench U پوست کندن
peels U پوست کندن
hull U پوست کندن
ross U پوست کندن
flay U پوست کندن از
rinds U پوست کندن
pelted U پوست کندن
pelt U پوست کندن
pares U پوست کندن
pared U پوست کندن
pare U پوست کندن
scalps U پوست کندن از سر
scalp U پوست کندن از سر
decorticate U پوست کندن از
debark U پوست کندن از
bark U پوست کندن
barks U پوست کندن
barked U پوست کندن
barking U پوست کندن
rind U پوست کندن
pelts U پوست کندن
hulls U پوست کندن
to strip something off U کندن [پوست]
flays U پوست کندن از
unhusk U پوست کندن
excorticate U پوست کندن
excoriate U پوست کندن از
flayed U پوست کندن از
flaying U پوست کندن از
barked U پوست کندن درخت
barking U پوست کندن درخت
bark U پوست کندن درخت
hide U نهفتن پوست کندن
hides U نهفتن پوست کندن
barks U پوست کندن درخت
to strip something off U کندن پوست [میوه]
To scalp someone. To crucify someone. U پوست از سر کسی کندن
to strip something off U کندن پوست [درخت]
debarkation U کندن پوست درخت
debark U پوست درخت را کندن
shells U پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shelling U پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shell U پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
husking U دوستان وهمسایگان برای پوست کندن ذرت
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ammunition chest U شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
extracts U گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracted U گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extract U گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracting U گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
cook off U گل کردن فشنگ
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
rainstorms U باد و باران باران شدید
rainstorm U باد و باران باران شدید
rainsquall U باد و باران باران شدید
trigger U پرتاب کردن فشنگ
triggered U پرتاب کردن فشنگ
triggers U پرتاب کردن فشنگ
loads U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
grubs U جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grub U جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubbed U جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
sand blast U شن باران کردن
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
shoot U تیر باران کردن
missile U موشک باران کردن
shoots U تیر باران کردن
missiles U موشک باران کردن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
desquamate U پوسته پوسته شدن
exfoliate U پوسته پوسته شدن
scabrous U زبر پوسته پوسته
scab U پوسته پوسته شدن
scabs U پوسته پوسته شدن
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
wad U پوکه
shelling U پوکه
shell U پوکه
wad U زه پوکه
shells U پوکه
wads U زه پوکه
wads U پوکه
bullet case U پوکه
cartridge case U پوکه
catridge U پوکه
To stone someone . U کسی راسنگ باران ( سنگسار) کردن
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
breeze concrete U بتن پوکه
breeze concrete U بتن پوکه
scour and fill U کندن و پر کردن
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
to have your share of something [negative] U چیزی [بدی] را اجبارا تحمل کردن [باران یا سرزنش]
ejector U پوکه کش بیرون کشنده
tusk U سوراخ کردن یا کندن
drills U مته کردن کندن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
scauper U کندن مغبون کردن
scoop U گود کردن کندن
drilled U مته کردن کندن
pick up U کندن منظم کردن
drill U مته کردن کندن
ingrave U کندن- نقر کردن
scooped U گود کردن کندن
scooping U گود کردن کندن
scoops U گود کردن کندن
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
grubs U زمین کندن جستجو کردن
drilled U سوراخ کردن چاه کندن
drill U سوراخ کردن چاه کندن
drills U سوراخ کردن چاه کندن
grub U زمین کندن جستجو کردن
grubbed U زمین کندن جستجو کردن
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
launch U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launched U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
ejector U وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
bullet-proof U ضد گلوله کردن
to round up U گلوله کردن
ball U گلوله کردن
clew U گلوله کردن
reventment U روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
to cull wool U پشم چیدن [کندن و جمع آوری کردن]
pulls U کندن پشم کندن از
pull U کندن پشم کندن از
cyaniding U عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
spots U مشاهده کردن گلوله ها
discharge U خالی کردن گلوله
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
shoots U پرتاب کردن گلوله
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com